Wednesday, February 15, 2012


سعید سلطانپور
آ...ی توماج، توماج

آ...ی توماج، توماج
گل عصیانی زندان های شاه توماج
آ...ی توماج، توماج
                .... 
ماه روی جنگلهای "گلستان"
ماه در سینه رودخانه "گالیکش"
خنجر اخطار حادثه ای خونین بود.
ماه در آیینه های موج می شکست
آ...ی توماج، توماج
لاله توفانی دشت های خون، توماج.
....     
چکمه پوشان در کانون فرهنگی ترکمن می گشتند،
پوزه به خون بردگان، در ستاد شوراها می گشتند.
شتک های خون بر دیوارهای گنبد می درخشید
و اوبه های برهنه از دلاوران کوچنده پر بود
هنوز گلوله پاسداران
در سینه پرستاره شب می نشست.
و در کناره های دور و نزدیک
دلاوران ترکمن را شکار می کرد
آ...ی توماج، توماج
فرزند دلیر خلق، توماج.
...
ماه شکستۀ بهمن در ابر می گشت
و رودخانۀ جنگلی زمزه ای دیگرگونه داشت
دریای همهمه گر نام تو را می گفت
صیادان ترکمن نام تو را بر لب داشتند
کشتکاران ترکمن نام تو را می خواندند
بادهای ترکمن صحرا نام تو را می بردند
مادران از خواب پر خون و خوف می پریدند
و چشم پدران کنار فانوس ها می درخشید
آ...ی توماج، توماج
رزم آور صیادان و کشتگران، توماج.
...
"تایماز" کنار پنجره آمد
و هراسان در شب آتش و کشتار نگریست
همسرت گیسو پریشان کرد
 و در برابر دشت پرشعله و دود ایستاد
آنجا مادری در گشود و پیکر به راه افکند
و چشم در چشم چکمه پوشان فریاد زد
مشت بر سینه کوفت و فریاد زد
"زنده باد شورا، زنده باد خلق"
و صدای درخشانش در گلوله ها خاموش شد
آ...ی توماج، توماج
قهرمان "شوراها"، توماج
...
شاه رفیقان را هراسان به گلوله بست
فدائیان و مجاهدین را به گلوله بست
تپه های اوین، تپه های اوین
آن روز نـُه رزمنده شکست ناپذیر
بر تپه های اوین ایستادند
نـُه رزمندۀ خلق در برابر دشمن ایستادند
آتش رگبار جلادان کمانه بست
نـُه پرندۀ سرخ انقلاب به خون نشست
دیروز بر تپه های اوین، نـُه جزیرۀ خون
و امروز بر دامنۀ جنگلی ترکمن صحرا...
آ...ی توماج، توماج
جزیرۀ خون ترکمنی، توماج.
...
خلق ترکمن فریاد کشید
دشت های درو نشده فریاد کشیدند
ستاد شوراهای ترکمن صحرا
با دهان سوختۀ پنجره ها فریاد کشید
رودخانه های ترکمن صحرا فریاد کشیدند
آسمان ترکمن صحرا فریاد کشید
آ...ی توماج، توماج
فریاد ترکمن صحرا، توماج
...
شبانه کنار رفیقان ایستادی
در برابر دشت و ستاد شورا
ستاره های ترکمنی در آسمان ترکمن صحرا می درخشیدند
و ماه ترکمنی در آیئنۀ رودخانه خنجری خونین بود
جانیان آتش گشودند
و فریاد "زنده باد خلق، زنده باد شوراها"
در عطر خون پیچید
و چون صاعقه ای خونین
از "یورت شیخان" تا "اینچه برون"
و از "کمیش تپه" تا "شیخ لر" آتش گرفت
نگاه کن، نگاه کن
این دریای پرچم های سرخ
که بر دست کودکان ترکمن صحرا به گردش در آمده است
خون دلاوران ترکمن صحراست
خون صیادان و کشتگران است
خون زمین و شوراست
خون آوازه خوان رفقاست
خون آوازه خوان توست، توماج
آ...ی توماج، توماج
داس خونین دهقانان، توماج
تور خونین صیادان، توماج.

اسفند ماه پنجاه و هشت


No comments:

Post a Comment